با خر درودی بر خر ياران
گمانم در زبان فارسی هيچ واژه، نه بصورت اسم و نه بگونه صفت به اندازه ابرواژه "خر" کاربرد داشته باشد!
آيا اين از آنروست که خر؛
بزرگ است، نجيب است، پرکار است، کم توقع است، خوش آهنگ است، خوش رقص است، جفتک پران است، باربر است؟
به هر حال همه دوستش دارند، زيرا خر، خر است!
خر نه تنها خود بزرگست، پيشوند بزرگی نيز هست، مانند؛ خرگوش، خرموش، خرپشته، خرکاری، خرخوانی خرگردن، خرگاه، خرگواز، خرگور، خرکوشک، خرنای، خرساز، خرگاه، خرمگس و بسياری خرهای ديگر.
شوربختانه از آنجا که ما بدون نگرش به ژرفای عناوين، آنها را به هرکه خواهيم نسبت ميدهيم، ابله را نيز خر ميناميم و بدينسان جفائی بزرگ بر اين حيوان نجيب و باهوش روا می داريم.
گمانم روزی بر ما نگذرد که در آن اندکی از خريت خويش و بسياری از خريتهای ديگران نگفته باشيم.
به اميد روزی که بلاهتمان را خريت نناميم!
Comments