آب را گل نکنيم!
ما نکرديم ولی
خاکِ ما بود که
گل گشت در آب
و فلک آن گل را
به سر چرخ نهاد
تا بچرخد با ما
و بچرخاندمان بی پروا
چرخ چرخيد و گل ما چرخيد
و ازآن چرخيدن
گل ما شکل گرفت
من شدم من
تو شدی تو
همه گشتند همه
و درآن وانفسا
طلبيد آب تن خاکی ما
که سپرديم به آب
گل ما رفت در آب
تيره از گل شد آب
گل ما گل کرد آب
روشنی رفت از آب
و پسان
گل شد آب، گل شد آب
Comments