top of page
Search
فرهاد سعیدی

آب را گل نکنيم!




آب را گل نکنيم!

ما نکرديم ولی

خاکِ ما بود که

گل گشت در آب

و فلک آن گل را

به سر چرخ نهاد

تا بچرخد با ما

و بچرخاندمان بی پروا

چرخ چرخيد و گل ما چرخيد

و ازآن چرخيدن

گل ما شکل گرفت

من شدم من

تو شدی تو

همه گشتند همه

و درآن وانفسا

طلبيد آب تن خاکی ما

که سپرديم به آب

گل ما رفت در آب

تيره از گل شد آب

گل ما گل کرد آب

روشنی رفت از آب

و پسان

گل شد آب، گل شد آب

7 views0 comments

Recent Posts

See All

Comments


bottom of page