(در زبان روسی کامونالکا به آپارتمان های مشترک بین چندین خانواده یا فرد گفته می شود)
انقلاب سوسياليستی روسيه بر اين باور بود که آنچه که هست مال همه است، بدون اينکه از چگونگی بخش کردن موجودی کشور بين مردم آگاهی داشته باشد.
از جمله برای محقق کردن شعار مسکن برای همه، واحدهای ساختمانی را بين مردم تقسيم می کردند.
البته اين تقسيم کردن شرايط ويژه و اشکالاتی نيز داشت، یکی اين که به آنها که پست و مقام بالاتری داشتند قطعاتی در محل های اشرافی و شاخص تعلق می گرفت. به همين ترتيب به پائين ترين ها آپارتمانهای مشترکی که در يک واحد مثلا هشتاد متر مربعی هشت يا ده نفر زندگی می کردند، تعلق می گرفت و گاه بر سر رسيدن به اين هم غوغا بر پا می شد.
داستانهای واقعی و خيالی بسياری از اين تقسيم بندی مسکن بين مردم شايع بود که در اوايل شکل گيری سوسياليزم بويژه در زمان استالين کسی آنها را آنهم بگونۀ انتقادی بازگو نمی کرد، اما در زمان گورباچف و شفاف گوئی اعمال شدۀ او، اندک اندک بر سر زبانها می آمد، اما هنوز هم مردم مرعوب آنچه که در حدود هفتاد سال گذشته بر آنها گذشته بود بودند و با احتياط اينگونه واقعيات و فکاهی های اجتماعی را باز گو می کردند.
از دوستی بومی شنيدم که در سنت پیتربورگ که پايتخت و شهری اشرافی بود، پس از انقلاب بر سر تصرف يک آپارتمان بزرگ بين مقامات اختلاف افتاده بود و نهايتا چون اين آپارتمان بسيار بزرگ بود، تصميم گرفته شد که آن را بين سه نفر تقسيم کنند.
راحت ترين راه کشيدن ديوار و تقسيم آن بر سه بود.
می گفتند در سالن پذيرائی اين آپارتمان، نقش زنی عريان بر ديوار سراسری ترسيم شده بود که پس از کشيدن ديوارها هر تکه از نقاشی در سالن يک نفر قرار گرفت. يعنی سر جدا، ميان تنه جدا و پائين تنه هم جدا خلاصه اينکه آنچه مانده بود، جز مايۀ خنده و تمسخر چيزی نبود.
در جایی دیگر خانمی تعريف می کرد که "من و مادرم در يکی از آن خانه های اشتراکی زندگی می کرديم، اما همۀ تدابير لازم را می انديشيديم که مجبور نشويم نيمه های شب برای رفتن به توالت بيدار شويم، زيرا در يک گوشه زن و مردی معاشقه می کردند، جای ديگر دو نفر نيمه مست ورق بازی می کردند، و در آشپزخانه هم عده ای مشغول نوشيدن ودکا بودند و نا آرامی بر آنها حاکم!
Comments