top of page
Search
فرهاد سعیدی

مفتيا




مفتيا بنده که از دين شما بگذشتم هم ازين دين و هم آئين شما بگذشتم

می گريزم من از اين شيخ که هست اهل ريا هم ازين شعبدۀ زير عبا بگذشتم

سالها فکر من اين بود که يابم ره دوست سخت سهوی که خود از بين شما بگذشتم

گرچه ای شيخ طلب ميکنی آن عمر دراز من ازين زندگی پر خفقان بگذشتم

روزگاری من و دل ساکن کوئی بوديم حال از آن کوی و هم از برزنتان بگذشتم

مفتيان عشق خدائی همه در بند کشند من از اين بندگی و رنگ و ريا بگذشتم

آخر الامر ندانم که کجا خواهم شد حالی از راه پر از ظلم شما بگذشتم

دين فرهاد اگر غير حقيقت باشد هم ز فرهاد و ز شيرينی آن بگذشتم


06/01/2023

7 views0 comments

Recent Posts

See All

زالو

Commenti


bottom of page