ياد ايامی که ما خوش شاعرانی داشتيم در ميان انجمنها ساحرانی داشتيم
خم اگر خالی اگر پر بود ما را غم نبود چون ز الطاف سبو، رطل گرانی داشتيم
چامه های شاعران با روح و وزن نغز بود مستمعهای چنان، صاحبقرانی داشتيم
کاروان شعر ما را اهل دل میبرد راه در ميان کاروان نام آورانی داشتيم
حاليا نی کاروان ماندست و نی مرد سفر همسفر بوديم ما هم تا توانی داشتيم
خامه هامان بُد روان بر چامه های زرنگار کی کجا رفت آن که ما بس زرگرانی داشتيم
اين زمان هر ياوۀ پيچيده، گوئی چامه است چون نميداند کسی، ما شاعرانی داشتيم
هان اگر فرهاد گاهی خوش سرايد چامه ای بعد ازين گويند مردم اين و آنی داشتيم
Comments